۱۳۸۷ شهریور ۳۰, شنبه

«گلدانه را به جرم بهایی شدن، آتش زدند»



یکی از دوستان قدیم و سالها ندیده ام در رادیو زمانه گزارش زیبائی نوشته بود:

http://www.radiozamaaneh.com/friday/2008/09/post_147.html

عزیزی با نام سیامک فرخی کامنتی بر این مقاله نوشته بود، که گویا همین مقاله را خوانده بود ولی روابط و برداشتهائی بر صدرش متجلی شده بود که ماورای ادراک محدود من بود. سیامک فرخی نوشته بود:

روش شما در تبليغ بهاييت كه با بازخواني وقايع گذشته انجام مي گيرد خيلي نخ نما شده است.

1. من هيچگاه قتل عام فرقه اي مذهبي را در آمريكا در دهه 1990 از ياد نمي برم. نظاميان آمريكايي حتي از تانك براي انهدام محل استقرار اعضاي اين فرقه استفاده كردند. اگر اشتباه نكنم نام اين فرقه داووديه(؟؟؟) بود.
لااقل شما نمي توانيد داعيه دفاع از اقليتها را داشته باشيد. بگذاريد كساني ندعي شوند كه خود سوابق وحشتناك نقض حقوق بشر را در پرونده ندارند و در گوانتانامو و ابوغريب چنان كه مي دانيد ومي دانيم نمي كنند.
2.
اخيرا در شهر كلا آلمان سميناري براي ايجاد موانع و سركوب مسلمانان برگزار شده. برخي سياستمداران آلماني اظهار مخالفت كرده اند اما در اينجا جوي درست كرده اند كه آدم جرات نمي كند دين خود را فاش كند! آيا جامعه آلمان مي تواند مدعي آزادي و دمكراسي باشد؟! چرا اقليت در اينجا چنين بي رحمانه تحقير و منزوي مي شوند. اي كاش اينها چند مسلمان را زنده در آتش مي سوزاندند و كار تمام مي شد ولي ما هر روز بايد بسوزيم!
همه اينها دليل تبرئه برخي رفتارهاي فاشيستي و غيرمسئولانه دولت نيست. اما شما نمي توانيد مدعي اين موضوع باشيد.

سخنی با جناب سیامک فرخی:

یکم. مقاله ای در تبلیغ دیانت بهائی؟

میفرمائید که این مطلب در جهت "تبليغ بهاييت" منتشر شده است. اگر یک فرد بهائی را میسوزانند و این قضیه نقل میشود، آیا این تبلیغ دیانت بهائی است؟ در این مقاله حتی یک جمله راجع به تعالیم دیانت بهائی و یا افکار و باورهای خانم علیپور آورده نشده است. آیا کسی با خواندن این مقاله چیزی راجع به دیانت بهائی یاد میگیرد، که این مقاله بخواهد تبلیغی برای دیانت بهائی باشد؟ این مقاله سنگ دلی و کوته مغزی گروهی را نشان میدهد که چون تاج و تخت سلطه بر مردم نادان نگاه داشته شده را در خطر میبینند، با نام اسلام دست به چنین جنایاتی میزنند. اگر خانم علیپور مسیحی و یا زرتشتی میشد هم احتمالا آینده متفاوتی در انتظارش نبود.

دوم. روش نخ نمای شما.

اتفاقات مذکور در این گزارش در اطراف ساری و در روستای روشنکوه و کندسبن اتفاق افتاده است و نه در گوانتانامو. این مطلب چه ربطی به جنایات آمریکائیها و آلمانها و کلمبیائیها دارد؟ روش مغلطه کردن شما واقعا نخ نماست. از احمدی نژاد هم تقریبا هر چیزی بپرسند در جواب میگوید در آمریکا بدتر است. چند سال پیش محمد جواد ظریف آن زمان که نماینده ایران در سازمان ملل بود آمد در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه ما سخنرانی کند. بچه های پر شور دانشکده هم کلی سئوال از انتخابات ایران و اقتصاد ایران و روابط با همسایگان آماده کرده بودند که بپرسد. آنچه در جواب شنیدند آماری از وضعیت زندانها و انتخابات در آمریکا بود! مسئولین سفارت نشین ایران در کانادا هم این گونه جواب میدهند و با مسائل آمریکا مقایسه میکنند، که واقعا با مزه است.

سوم. "لوا زند" و "مهدی جامی" و "زیبا بدیعی" از عوامل فجایع ابوغریب و زندان گوانتانامو محاکمه باید گردند!

سیامک عزیز، این جمله از متن شماست:

"بگذاريد كساني ندعي شوند كه خود سوابق وحشتناك نقض حقوق بشر را در پرونده ندارند و در گوانتانامو و ابوغريب چنان كه مي دانيد ومي دانيم نمي كنند"

و مغز من قاصر است از درک ربطی که بین این افراد و حوادث مذکور پیدا کند.

الطاف شما مزید

۴ نظر:

سودایی گفت...

"بگذاريد كساني مدعي شوند كه خود سوابق وحشتناك نقض حقوق بشر را در پرونده ندارند و در گوانتانامو و ابوغريب چنان كه مي دانيد ومي دانيم نمي كنند"

پدرام جان،
لوا زند نه تنها سوابق وحشتناک نقض حقوق بشر دارد، بلکه نمی گذارد دیگران که سوابق خوب دارند مدعی شوند. همش میگه: فقط من، فقط من

نعیم توکلی گفت...

پدرام عزیز
اینگونه استدلال کردن این آقا مرا به یاد این شعر ایرج انداخت که در قباحت قمه زدن سروده. بعد از چند بیت می رسد به اینجا که:
من هم می گویم یزید بد کرد لعنت به یزید بد کننده
آمریکا هم اگر حرکتی بر خلاف موافقات حقوق بشر انجام می دهد بسیار بد است. ولی این استدلال که پس چون آمریکا اینطور است حکومت اسلامی هم هرکار دلش خواست می کند هیچ ربطی به شقیقه ندارد. دوباره به قول شاعر در همان شعر فوق:
تـ... چه کسی برید خواهی با این قمه های نابرنده
این طرز استدلال کردن هم به همان اندازه نا برنده است. خریداری ندارد. چقدر دلم برای دیوان ایرج تنگ شده. کاش الآن کنار دستم بود.

نعیم

سودایی گفت...

پدرام،
نظر سنجی ات کار جالبی بود. در سوالی که ا امکان انتخاب بیش از یک گزینه وجود دارد، درصد را چطوری حساب می کنی؟
دوم اینکه آیا IP شرکت کنندگان را چک می کنی؟ بالاخره در هر نظر سنجی امکان تقلب وجود داره.
سوم:اگه امکان درج نظرات رو هم بعد از آمار گیری بذاری، بهتر می شد.
گوود لاک

ناشناس گفت...

caculating the percentage is a part of the application package. I do not know how it is done. I could not find a way to check the IP address, let me know if you found it. I tried to came up with couple of questions that show what is going on in my mind, as a way to show the theme of the future posts that hopefully will appear soon.